اين بلاگ به مناسبت همه پرسي «رفتار شناسی و آمارگیری جنبش سبز در 22 بهمن سبز» آغاز به كار كرد. ما اميدواريم بتوانيم همين شيوه را ادامه دهيم و موضوعات ديگري را نير در آينده به همه پرسي بگذاريم. هدف ما به عنوان بخش كوچكي از جنبش سبز خودشناسي و خودباوري است. باشد كه بتوانيم كمكي به راه پر افتخار ميهن باشيم.

۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه

عده ای از بچه های گروه 23 خرداد به مناسبت 22 بهمن سبز امسال پرسشنامه اي رو تهيه كرده اند با عنوان «رفتار شناسي و آمارگيري جنبش سبز در 22 بهمن».
هدف از این پرسش نامه شناخت پراکندگی آرمان های جنبش سبز است. اين پرسش نامه به كمك سرويس هاي رايگان گوگل فراهم شده است و پركردن اون امنيت شما را به خطر نمي اندازه. با پخش اين پرسش نامه اینترنتی در بین دوستان خود به شناخت هرچه بهتر جنبش سبز از خود كمك كنيد. دوستانی که بتونند این پرسش نامه رو به گروه های اینترنتی بفرستند، کمک بزرگی به هدف این پرسش نامه کرده اند. نتایج این پرسش نامه قبل از 22 بهمن منتشر و پخش خواهد شد.
اگر مایلید این پرسشنامه گوگلی رو در بلاگ خودتون نصب کنید، می تونید از کد iframe ی که در اینجا گذاشتیم استفاده کنید. برای این کار کافیه فقط کد iframe رو در ویرایشگر html خودتون کپی کنید (همون جور که ما در اینجا کپی کردیم)


۱۸ نظر:

  1. از فرداي 22 بهمن بايستي براي اعمال روشهاي مبارزاتي كارآمد (از جمله اعتصابها) برنامه‌ريزي نمود تا به نوعي اكثر اقشار جامعه كه به دلايلي بعد از انتخابات خاموش هستند را جلب و به طور فعالي وارد جنبش نمود. براي پيروزي بايستي همه مردم همچون مشاركت همگاني در انتخابات در جنبش نقش بازي كنند و هزينه بپردازند. در حال حاضر هيچ چيز مثل اعتصابها، هدف قرار دادن منابع مالي كودتاچيان، پايين‌تر آوردن وجهه بين المللي آنها و نظير اينها در تضعيف و عقب‌نشيني حكومتيان در برابر خواست مردم مؤثرتر نيست.
    زنده باد آزادي، پاينده باد ايران

    پاسخحذف
  2. ميراث درک قدرت برخواسته از کنترل و تسلط بر ثروت و دارايهاي مليست که خطوط اصلي آرمانهاي سياسي را ترسيم ميکنند, بدين سبب ايدئولوژيها بدنبال کسب قدرت سياسي متمرکز براي کنترل شريانهاي اقتصادي جامعه اند زيرا سرمايه شريان توسعه است و هر آنکه تسلط و کنترل بر سرمايه دارد , قدرت تعيين مقصد مصرف را نيز دارد. از اينرو کوتاه کردن دست جامعه مدني از قدرت سياسي و سرمايه که متضمن ببار نشستن دمکراسي و آرمانهاي خرد جمعي جامعه مدنيست برايشان الزاميست.

    اپوزيسيونها و احزاب با حربه موازي سازي, ساختارهاي خود را در موازات ساختارهاي جنبشهاي مدني و سنديکايي قرار ميدهند تا ساختارهاي جامعه مدني را جذب ساختارهاي حزبي و ايدئولوژيک نمايند و در پي آن با تهي نمودن ساختارهاي جنبشها و سنديکاها عنان کار در دست گيرند و آرمانهاي خويش را به پيش برند. آنان در حقيقت رقباي تشکلات جامعه مدني در ربودن قدرت و سرمايه از وارثان واقعي حاکميتند.

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------
    سكولاريته در عصر مدرنيته = جدايي ايدئولوژيها از سياست, بعبارت ديگر پلورالیسم انديشه ها از متن جامعه مدني در غالب جنبشها و سنديكاهاي مدني (فراايدئولوژي) بر ميخيزد و سياست را بتصوير ميكشد. در حقيقت جنبشها و سنديكاها نقش احزاب را ايفا مينمايد بدون آنكه نمايندگي ايدئولوژيها را داشته باشند و يا قيوميت خويش را به ايدئولوژيهاي ديگر واگزار نمايند. حاصل چنين پرسه اي, آنچه را كه اجتماعيست سياسي و آنچه را که سياسيست اجتماعي ميداند.

    سكولاريته در عصر مدرنيته بر سه رکن اساسی استوار گشته است كه آن سه اصل در غالب منشور حقوق بشر تفسير ميگردد:
    - اتكا به خرد و دانش مدرن براي پاسخگويي به نيازهاي زميني
    - حذف ايدئولوژيها و قيوميتها از سياست
    - نگرش عقلاني نسبت به اخلاق و احترام به آزاديهاي فردي و شهروندي

    ---------------------------------------------------------------------------------

    پاسخحذف
  3. حاکميت از آن جامعه مدني است!!!

    در سال 57 با فريبکاري از ملت خواسته شد براي تعيين سرنوشت خويش در رفراندمي شرکت کنند تا بدين وسيله حاکميت خويش را به حاکميت جعلي سپارند !!!

    دگرانديشان بظاهر مترقي هم نمي انديشيدن که رفراندم تعيين نوع حاکميت (مذهبي ،کمونيست، ناسيوناليسم، سوسياليسم , پادشاهي ...) درست در مقابل حاکميت جامعه مدني قرار دارد !!!
    زيرا حق حاکميت جامعه مدني به زير کشيده گشته است و به زير سوال رفته !!! و با مغلطه اين رفراندم را بنام دمکراسي به ملت عرضه کردند!!!

    امروز هم مکاران و بيخردان جاه طلب با مطرح نمودن اينکه ما خواهان نظامي ??? سکولار و دمکراتيم که تعيين نوع حاکميت توسط ملت از طريق رفراندم تعيين گردد پا بميدان گذاشته اند.

    غافل از آنکه عقل خودبنياد هر تجربه اي را يکبار تجربه خواهد کرد و تکرار آن را جهل مرکب ميداند !!!
    حق حاکميت جامعه مدني (جمهور جامعه مدني) براي تسلط بر قدرت سياسي و ثروت ملي هرگز به زير سوال و رفراندم نخواهد رفت!!!

    jonbeshe tahvol khahe secular
    2/8/88

    سروران گرامي،

    آدمي با خردش پيدايش مييابد. در فرهنگ سکولاريسم بينش آدمي روند سر يابي عقل خودبنيادست که در انديشيدن آزموده ميشود زيرا حقيقت هم سري دارد که براي يافتنش بايد سرکشي کرد. هيچکس مالک حقيقت مطلق نيست, مدنيتي کاملست که هميشه خود را نو سازد!!! خرد مي سنجد و معيار گذارست.

    ايدئولوژيها آدمي را بي نياز از انديشيدن ميسازند تا جامعه را در انتخاب ارزشها به کنار گذارند. آدميان ملزم بپذيرش ارزشهاي ثابتند تا بدينسان قدرت را به آنان واگذارند و آنانرا منشا حاکميت و قانون گذاري نمايند.

    حاکميت عبارت است قدرت برتر فرماندهي بر دولت!!! يعني ساختار, حق و تکليف که منشا و مبدا قانون است.
    اشکال حاکميت عبارتند از:
    1.حاکميتهاي ايدئولوژيک شامل حاکميت هاي فردي (شاه ، رهبر ، پيشوا) و طبقاتي اشراف, کارگران, روحانيت (جمهوريهاي ايدئولوژيک)
    2. حاکميت دمکراسي (جمهور جامعه مدني)

    در عصر شکوفايي عقلانيت جامعه مدني مقدم بر دولت است که بنيانگذار حاکميتست. بعبارت ديگر جامعه مدني برابر است با حاکميت, زيرا جامعه مدني اصل ارزش آفرين در هم انديشيست که مولفه اش پي ريزي حاکميت قانونيست منطبق بر قوانين حقوق بشر براي احقاق حقوق شهروندي, آزاديهاي فردي, امنيت مدني-سياسي, اقتصادي و ..

    دولت در محدوده حاکميت جامعه مدني حرکت ميکند که وظيفه اش مديريت و نظارت بر اجراي قوانين حاکميت است, در حقيقت پيشبرنده اهداف حاکميت !!!
    به بيان ديگر دولت در حاکميتهايي غير از حاکميتهاي جامعه مدني تضاد آفرين و نا کارآمد است زيرا از يکسو دولت مکلف به برآوردن نيازهاي اجتماعي-سياسيت که جامعه از او ميخواهد و از سوي ديگر محدود به خطوط قرمزيست که حاکميت براي او ترسيم کرده است.

    در شرايط کنوني که حاکميت بر اثر مانورهاي خرد جمعي جامعه مدني دچار بحران عميق ساختاري گشته و براي نجات خويش بدنبال تغيير سيستم قدرتمداريست, ميبايست جنبشهاي مدني و سنديکايي بعنوان مولد از اين پس خواسته هاي استراتژيک خويش را بيش از پيش عنوان سازند تا اهداف قابل لمستر گردند و بدين وسيله بر وسعت عمليات در سطح طبقات متنوع اجتماعي گسترش يابد و گروههاي ديگر اجتماعي در کنار تحريم کنندگان مراکز سياسي و اقتصادي غارتگران قدرتمدار قرار گيرند!!!


    شعار جمهوري ايراني آرمان استراتژيک جامعه مدنيست که در آن دولت سبز معني ميبابد در غير اينصورت سرنوشت دولت سبز مصدق برايش رقم خواهد خورد زيرا حاکميت از آن شاه بود.

    گرامي باد ياد شهداي کودتاي 22 خرداد
    زنده باد فرزندان ايرانزمين
    زنده باد سکولاريسم (مکتب عقلانيت)
    arezu
    26/7/88

    پاسخحذف
  4. -سروران گرامي

    هنگام ، زادگاه تحولست كه خرد زايشي را ميپروراند تا جنبشي از تاريكي به روشنايي گردد. در فرهنگ سكولاريسم خرد آدمي هنگام به هنگام، راه خود را ميسازد تا در زنجيره پيوسته هنگام ها به مدد انديشه هاي نوين, در هر هنگامی راه تازه ای گشاید تا در نهايت زندگاني منطبق بر زمان را سامان دهد.

    در عصر شکوفایی عقلانیت تضاد ايدئولوژيها با نوگرایست زیرا فقط پاسخ واپسین و آرمانی به پرسش های خرد زایشی دارند. از اينرو هر بينش نويي را میزدایند تا دانسته های مونتاژی و کلیشه شده خویش را در قالب معلومات و حقایق تغییرناپذیر علمی تحمیل گرداند, بدينسان آدمیان را مجاب به تکرار دور باطل تجارب تجربه شده مي نمایند.

    در عصر مدرنیته آدمی به دنبال رهایی از اين بندهاست تا هویت خرد گرایی را جانشین هویت موروثی (طبقه، جنسیت ، قومیت و ايدئولوژيك) نماید!!! لزوم عبور از اين استبداد نهادینه شده, ايجاد گسلي ميان نسل جوان و خردورز ايرانزمين با باورهاي ناباورانه گذشتگان بود كه عاملي براي عدم ورود به مدرنيته و دست نيافتن گذشتگان به دمكراسي بود.
    با ايجاد اين گسل و تکيه بر راهبري خرد زايشي جامعه مدني, جنبش سبز نسل جوان و خردورز ايرانزمين تبديل به جنبشي فراگير گرديد كه بلوغ سياسي-مدني آن, چشم فلاسفه جهان را خيره و حاکميت بشرستيز حوزه اي اوباش را ناباورانه در پروسه حذف قرار داد.

    دولت کودتايي سپاه پاسداران غارتگر با آگاهي از همسويي سرخوردگان و نطفه هاي ارتجاعي همچون شاهزاده=امامزاده و ساير ايدئولوژيها با پلان طراحي شده از سوي خود, اقدام به تشکيل جبهه اي در جهت تزريق تفکر ناکارآمدي و نابالغي جنبش سبز نمود, تا شايد رخنه اي در دژ سبز جامعه مدني يابد. غافل از آنكه جنبش سبز نسل جوان و خردورز ايرانزمين متاثر از يك بيان و عمل فرد نميگردد!!! زيرا جامعه مدني-سياسي جامعه ايي ارادت ورز نيست!!! بلکه جامعه ايست مشارکتي, براي بدست گرفتن قدرت سياسي و ثروت ملي بر طبق استراتژي برگزيده خويش!!!

    در شرايط کنوني که حاکميت ديکتاتوري فقيه, از وحشت 22 بهمن سبز دست به اقدام پليد ترور, ربودن ياران دبستاني و اعدام شهروندان ايرانزمين نموده است. بر همه جنبشهاي مدني و سنديکايي فراايدئولوژيست که آخرين پلانها را در جهت پايان دادن به استبداد قرون وسطايي با قتدار بانجام رسانند!!! با توجه به دو فاکتور شبکه هاي اجتماعي مقتدار و اقتصاد ويران و به رکود کشيده شده, ميبايست در طول دهه فجر ضمن فعاليتهاي تبلغاتي و فرهنگي شرايط را براي روز فرخنده 22 بهمن سبز مهيا نماييم.

    در روز رويارويي, شبکه هاي اجتماعي به 2 گروه دفاعي تقسيم ميگردند. لايه اول با حرکت ستنرالي بسمت آزادي و لايه دوم پشتيباني, بصورت دسنترالي در پشت نيروهاي سرکوبگر متمرکز ميگردند. روز 22 بهمن آخرين فرصت نيروهاي انتظاميست که به آغوش ملت باز گردند زيرا ساختار شکسته شده متکي به شما ترميم نخواهد گرديد !!!

    گرامي باد ياد شهداي کودتاي 22 خرداد
    زنده باد فرزندان ايرانزمين
    زنده باد سکولاريسم (مکتب عقلانيت)
    arezu
    8/11/88
    -----------------------------------------------------------------------------------------

    پاسخحذف
  5. سروران گرامي،

    خرد آدمي اصل تحول, سرفرازی و بلند خواهیست که آدمي را مکلف ميسازد تا با انديشيدن فرزند خصال خويشتن گردد. در فرهنگ سکولاريسم اندیشیدن، نشان دادن جهتيست که اصل در امتداد آنست و کلیدِ رازههاي نهفته در زمان است.

    انقلاب در عصر مدرنيته يعني روند و جنبش در زمان که نميتوان آن را گرفت و به تملک خود در آورد تا با واژه هاي واژگون گشته, پيروزي و شکست همگون گردد.
    از اينرو حافظان انقلاب, ستيزه گران با روند انقلابند که براي آنان حق مفهومي انتزاعي دارد. داشتن و نداشتن حق بر گرفته از فرد، طبقه و ايدئولوژي توجيه گشته و اصل حق فراموش ميگردد.

    در شرايط کنوني حاکميت ولايت اوباش پادشاهي فقيه بعد از حادثه عاشورا با از دست دادن تمامي سنگرهاي معنويي از يکسو , و از سوي ديگر بعلت نفوذ گسترده نيروي سپاه پاسدارن ايرانيستيز در فعاليتهاي اقتصادي و در نتيجه سيطره بر قدرت سياسي, عملا وجه و توان سياسي خويش را نيز از دست داده است و به مترسکي براي سرکردگان سپاه پاسدارن تبديل گشته است.

    در امتداد هجوم کور حيوانات سرکوبگر به فرزندان نسل جوان و خردورز ايرانزمين, بيانيه رييس جمهور موسوي بعنوان تاکتيک در نظر گرفته ميشود که در صورت پذيرش به پلان مطالبات تبديل خواهد گشت که توسط جنبشهاي مدني و سنديکايي فراايدئولوژي جامعه مدني هدايت خواهد شد. و اين آخرين شانسي است که ميتوانند تسليم جامعه مدني شوند تا بشکلي دمکراتيک انقلاب راه خويش بسمت مدرنيته در غالب جمهوري جامعه مدني ايرانزمين به پپمايد.

    در اين ميان جنبش سبز نسل جوان و خردورز ايرانزمين ميبايست در موازات اجراي پلانها, مراقب مکاران و مغالطه کاران که با بزک کردن واژه ها, خواسته هاي شاهزاده=امامزاده و ايدئولوژيها را بنام دمکراسي تحريف و تحميل ميکند باشند تا شاهد خطاي استراتژيک نباشيم!!!
    در کنار اين جريان ميبايست با پلانهاي نظير ترافيک سنگين بين ساعت 6 صبح تا 11 ، تبليغات گسترده, تظاهرات دسنترالي و گفتگوي چهره به چهره و گسترش بحثهاي حقوق شهروندي (حق آزادي انديشه و بيان, رفاه و امنيت اجتماعي ، نوع پوشش , ....) و آزاديهاي فردي در محل آموزشي ، کار ، خيابانها به فضا سازي جهت ورود به اعتصابات سراسري همزمان آماده شويم!

    بخشهايي از جنبشهاي مدني و سنديکايي فراايدئولوژي که وارد پرسه کارشکني و اعتصاب ميگردند, ميبايست در اين فاز ضمن تقويت و هماهنگي با شبکه هاي ديگر اجتماعي!! ساير بخش ها را هدايت و تشويق نمايند. که بطور قطع در شرايط کنوني پلانهاي مورد نظر براحتي قابل اجراست.

    حاکميت پادشاهي بايد بداند که بدنه و عمق جنبش سبز نسل جوان و خردورز ايرانزمين با هيچ هجومي آسيب نخواهد ديد زيرا جنبش سيرت زرهپوش دارد نه صورت زرهپوش!

    گرامي باد ياد شهداي کودتاي 22 خرداد
    زنده باد فرزندان ايرانزمين
    زنده باد سکولاريسم (مکتب عقلانيت)
    arezu
    19/10/88

    پاسخحذف
  6. استبداد ضد فرهنگ است!!!! و فرهنگ ایرانزمين ، غیر از تاریخ ایرانست !!!
    درفرهنگ ایران ،برترین مرجعیت درحکومت ، خرد ِبنیادی خود ِانسانهاست !!! تاريخ را آن کسي مينويسد که در موضع قدرت است و تاريخ ايران مجموعه اي از کلکسيون ديکتاتوران است که همواره خويش را مرجع و حقيقت مطلق ميدانستند و جامعه را تودههاي فرمانبر !!

    نگرش به تاريخ زماني ارزش ميبابد که به آن انتقادي بنگريم نه بصورت الگو برداري و مروري بر گذشتگان !!! که نتيجه اش چيزي نيست جز حرکت برروي مداربسته !!!

    گذشتگان مان همواره بدنبال حاکم عادل ميگشتند و نه ساختار عادلانه !!! و حتي پادشاه را کسي ميديدند که جاي خويش را اشغال کرده و نمي انديشيدن که سلطنت جايي در اين عالم ندارد !! از اينرو جمهوريتي که بدنبال آن ساختار بنا گشت همان پادشاهي بود که اينبار واژه رهبر جانشين آن گشت !!!

    جمهوری ایرانی
    همان فرهنگشهراست
    که جامعه وحکومت را بربنیاد فرهنگ مردمی ایران میگذارد
    شـاه ، درفرهنگ اصیل ایران، فقط نام سیمرغ بوده است!!!!!!!!!!!!
    این ملتست که فقط خـدا, شاه , رهبر, پیشوا است

    همه قدرت رُبایان درتاریخ، این مقام را غصب کرده اند
    همه شاهان ایران وآخوندها و ايدئولوژيها ، غاصب حق مسلم ملت بوده اند
    31/6/88



    از پدر فلسفه سکولاريسم ايرانزمين, پرفسور منوچهر جمالي سپاسگزاريم !!!
    جنبش تحولخواه سکولار
    http://www.jamali.info/index.php

    پاسخحذف
  7. سود انگلستان همیشه با سود الله همسو بوده است. این است که انگلستان انباز و پشتیبان الله است. از هر کشوری هم که انگلستان، به سخن، بیرون رانده شده، باز او، با ماسک اسلام و آیت الله به آن کشور وارد شده است.
    اسلامفروشان آگاهانه یا از نادانی خدمتگزاران ارزان و خودکار انگلستان هستند. دشمنی آنها با ایران و ایرانی در سخنان آنها آشگار است. آنها ایران را برای پیشبرد اسلام می‌ خواهند، هیچ گاه آنها از ایران و ایرانی بدون اسلام سخن نگفته-اند و پس از این هم نخواهند گفت. برای آنها آنگاه سرزمینی یا مردمی دوست‌داشتنی است که الله بر آنها حاکم باشد. آنها با مردمی دشمنی می‌ ورزند که آنها بندهای ایمان خود را پاره کنند و بخواهند بر خود فرمانروا باشند. دوستی و دشمنی-ی کشور انگلستان هم درست به همین ویژگی ها پیوند دارند.

    پاسخحذف
  8. محکمه ی شریعت کشتارگاه انسان است - مردو آناهید
    اگر کسی نمی‌ تواند ریشه-ی این انسان ستیزی را، که در شریعت اسلام گذارده شده است، شناسایی کند؛ او از کشتار انسان‌ها بیزار نیست بلکه او تنها آخوندهایی را می‌ بیند که آنها ابزار الله یا "ید الله" هستند، او نمی‌ تواند به ژرفی بنگرد و بازوی دراز الله را بر گلوی مردمان ببیند، او نمی‌ خواهد زیربنای این جانسانی‌های فرو کش کند، پس چنین کسی تاریک اندیش است نه روشن فکر.
    هیچ گاه تیغ ذوالفقار این مسلمانان از خون ریزی باز نمانده است. http://hamishak.blogspot.com/2010/02/blog-post.html

    پاسخحذف
  9. اگر این پرسش نامه توسط سبز های اسلامی (طرفداران موسوی و کروبی و خاتمی) تهیه شده که بنظر میرسد شده، نتایج این نظر سنجی همانگونه که اعلام شده قبل از 22 بهمن بدین شرح اعلام خواهد شد. اکثریت مطلق (همانگونه که جمهوری اسلامی، آری یا نه داشت) خواهد گفت که قانون اساسی "تنها" اشکلات کوچکی دارد (که آنهم بهمت "رهبران" سبز اسلامی رفع خواهد شد)، خواهان ادامه جمهوری اسلامی هستند (نه یک کلمه بیش نه یک کلمه کم) در حرکت 22 بهمن شرکت کرده و شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را خواهند داد و مثل گوسفند باتوم و گلوله را دریافت خواهند کرد و یک کلمه نمیگویند تا "ساختار شکن" نشوندو بیدین طریق "بیضه" اسلام و چاه و مقام و ثروت غارت شده توسط اصلاح طلبان در امان خواهد بود

    پاسخحذف
  10. مورچه چیست که کله پاچه اش چه باشد؟ اکثریت ملت مخالف جنبش اقلیت ضدانقلابها شده اند و این را میتوان به وضوح مشاهده کرد! مرگ خود خواسته منافقین نزدیک است و در 22 بهمن زیر پای ملت بزرگ ایران مدفون خواهند شد! یا حسین ... کربلا

    پاسخحذف
  11. جمهوری فدرال برای تمام ایران !!!

    پاسخحذف
  12. "استقلال" آزادی جمهوری ایرانی
    گزینهء "اقتصاد" آزادی جمهوری ایرانی غلطه!

    پاسخحذف
  13. پرسشنامه ها با اين که در ظاهر جهت گيري ندارند و در واقع جهت گيری را به پاسخ دهنده واگذار می کنند در عین حال نيز می توانند با نوع سوال ها و پاسخ هایشان جهت گیريهایی بسیار ظریف و موثری داشته باشند.
    سوال هاي اين پرسشنامه بیشتر به ظاهر به منظور امار گیری از جهت هاي مذهبي و عقیدتی جنبش سبز توسط دوستانمان در فرانسه طراحي شده اند .ا
    در سوال اول 3 گزینه وجود دارد که بسیار محدود کننده است. اگر
    گزینه ي اول و سوم را نخواهید گزینه اي هست که لااقل اسما همین حکومت موجود است پس هرگز توسط یک سبزي زده نمی شود. ا
    سوال دوم توضیحاتی را که داده است که به پاسخ قطعا جهت خواهد داد . توضیحي مبنی بر این که اگر مذهب رسمی اسلام باشد بقیه ی ادیان ممنوعند. پاسخ ها بسيار محدود کننده است. در واقع شما یا می توانی بگویی مذهب رسمی نمي خواهم یا می توانی بگویی می خواهم. در مورد چگونه رسمی بودنش اصلا حرفي به میان نيامده است. ا... See More
    سوال سوم باز تا حدي جهت گيری دارد . یعنی اجبارا باید بپذیريم قانون اساسی مشکل دارد و مهم ترین مشکلش ولايت فقيه است.البته خودم شخصا با این مورد موافقم
    و اما سوال ششم . سوال سوال بسیار مهمی ست و همه ی ما دوست داریم بدانیم جهت گیري های سبزی ها راجع به آن چیست. ولی در این پرسشنامه با توضيحاتی که زير آن داده شده است به طور کلی جواب را مشخص کرده است. چون در مقابل شعار هایی مثل مرگ بر اصل ولایت فقيه و جمهوری ایرانی گزینه ی استقلال آزادی جمهوری اسلامی که همان شعار حکومتی معروف است قرار داده است و در واقع پاسخ را بسیار محدود کرده است و ما را مطمئن کرده که راه سومي وجود ندارد.

    و سوال هفت جالب ترین قسمت اين پرسشنامه است:ما در این جا شعار هایی را می بینیم که همه ي آن ها به جز يکی از آن ها که استقلال آزادي جمهوري اسلامی است منوط به این است که سوال هاي قبلی را همان پاسخ مورد دلخواه طراح پرسشنامه را داده باشید وگرنه در 22 بهمن باید شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی را بدهیم [تصور کنید عینهو بسیجی ها!!!] در ضمن اين که بعضی از شعار ها اصلا تا به حال در تظاهراتها نداده شده اند و :اقتصاد...و چیزهایی که بیشتر شبیه شعار نان آزادی برابریست !

    در نتيجه گروهی مثل بنده باید بنشیند و فکر کند در جعبه ی اختياری چه شعاري بنویسد: زنده باد صداقت ، راستگويي و شفافيت

    پاسخحذف
  14. این همه علامت تعجب بیهوده ؟ این ها عادت های فردیست. عوض کن برادر. یا خواهر . غلطه این همه علامت تعجب

    پاسخحذف
  15. اين پرسش نامه همون جور كه در بالا هم گفته ايم توسط يه سري كاربر اينترنتي در گروه 23 خرداد تهيه شده. ما نمي دونميم هر كدوممون كجا زندگي مي كنه و فقط مي شه گفت يه سريمون ايران هستيم و يه يه سريمون هم خارج از ايران. بنابراين اينكه بگيد توي فرانسه (كه واقعا متوجه نشدم چرا اونجا رو بيان كرديد) درست نيست.

    درباره ماهيت خود همه پرسي بايد بگيم كه ما هدفمون شناسايي قشرهاي مختلف جنبش سبز بوده. ميخواستيم چند گانگي و وزن هر گروه رو تا حدي كه ممكن باشه در جنبش سبز در بياريم. حالا به هر صورت كار جديد و نويي بوده. بله اشكالاتي داره ولي فكر مي كنيم كه كار باارزشي است توي اين دوره خفقان.

    يه نفر هم گفته بود كه نتيجه اش از پيش تعيين شده است اگر توسط اصلاح طلب ها انجام شده باشه. ما به هيچ گروهي وابسته نيستيم و واقعا به جز يه سري از مردم عادي جنبش سبز كه شايد كمي بيشتر از باقي از امكانات اينترنت سر در بيارند، چيزي نيستيم. به احتمال زياد و از ترس قطع اينترنت در پايان جمعه 16 بهمن اولين سري نتيجه همه پرسي رو به صورا ريز و هم چنين كلي در اختيار همه مي ذاريم. سيستم گوگل خودش درصد ها رو محاسبه مي كنه و امكان پاك كردن رو هم حتي به كسي نمي ده. بنابراين هر نتيجه اي در اومد كار ما نيست.

    باز هم از پيشنهادات همگي استقبال مي كنيم و از شركت همگي هم در اين همه پرسي سپاسگزاريم

    پاسخحذف
  16. با سلام به دوستانی که این اظهار نظر را میخوانند .راستِش با وجود این که بیان گردیده این یک نظر سنجی علمی نیست ،تا با بیان ان نویسندگانش را از اِشکالات فاحش و خنده دار و جانبدارانه درنوِشتن متن مبرا نماید،ولی نویسندگان هرگز نمیتوانند تلاش خود، برای هدایت فکر مخاطب در جهت مصادره به مطلوب پنهان نمایند.اگر بنا به نقد سیاسی باشد هر کدام از بندهای این نظر سنجی اشکالات فراوان دارد ولی من فعلا به قسمتی از بند اول میپردازم تا سایر دوستان به الباقی.گذاشتن فقط سه گزینه ان هم به این شکل،ناشایست به نظر میرسد،به عنوان مثال اگر دو گزینه برای جمهوری وجود دارد.نویسنده فقط یک گزینه برای به قول خودش سلطنت باقی گذاشته،تا به مخاطب نشان دهد گزینه دیگری نیست و از بین این سه همان اولی که از همه بهتر به نظر میرسد را انتخاب کن.ولی سوال اینجاست که ایا سلطنت قرون وسطایی مسخره عربستان و عمان با پادشاهی پارلمانی ژاپن و انگلستان و هلند واسپانیا یکیست؟ اینجا به این نتیجه میرسیم که پادشاهی میتواند در شکل اصیل ودمکراتیکش بسیار کارامد تر و مدرنتراز یک جمهوری خودکامه باشد همانطور کِه شما نمیتوانید کشورهای پادشاهی ژاپن وهلند را با جمهوری های عقب مانده سوریه یا مصر مقایسه کنید.هموطنانم لطفا با هوش باشید.

    پاسخحذف
  17. با سپاس از شرکت همگی. همه پرسی رو در تاریخ 19 بهمن 1388 به پایان رسوندیم.

    همه پرسی سبز

    پاسخحذف